دوستم نداشته باش!
دوست داشتنی ای خواهم ساخت به قامت سفید تو, به سرمای قلبت, به سردی دستم رها مانده میان آسمان و زمین و دست تو که در جیببت پنهان کردی.و اشک شوق بریزد, آن گاه که گرمای وجودم را صمیمانه به او می بخشم. دوست داشتنی ای خواهم ساخت تا بدانی که تو سردترین دوست داشتنی این عالم نیستی!!!!
پینوشت:
دوستان قدیمی من، می دانید که من در این بلاگ بنا به عادت، از تصویر و شکل و نمودار استفاده نمی کردم. اما به تازگی بنا گذاشته ام به عکاسی و نوشتن یادداشتی در کنار آن. به درخواست عزیز تر از جانی این عکس و نوشته را اینجا قرار دادم.
عکس در اواخر بهمن ماه سال 1389 خورشیدی در پارک ساعی گرفته شده .